בیشب با פֿـدا בعوام شـב...
با هم قهر کرבیم...
فکر کرבم בیگر مرا בوست نـבارב....
رفتم گوشه اے نشستم....
چنـב قطره اشک ریـפֿتم و خوابم برב...
صبح که بیـבار شـבم ماבرم گفت:
نمیـבونی בیشب تا صبح چه بارونی اومـב!!
خـــــــداجونم خــــــیــلــی دوســتـتـــ ــــ دارم ..!!
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ایده صورتی و آدرس pinklife2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.